سنندج – سيرجان

سنندج – سيرجان باريکه‎اى از جنوب باخترى ايران ميانى است که در بلافصل شمال خاورى راندگى اصلى زاگرس قرار دارد. ويژگي‎هاى سنگى و ساختارى سنندج – سيرجان معرف يک گودى ژرف (Trough) و يا کافت ميانة بلوک در سپر پرکامبرين ايران و عربستان است. به همين‎رو ويژگي‎هاى زمين‎شناختى آن با پهنه‎هاى مجاور تفاوت‎هاى آشکار دارد. تفاوت‎هاى ويژة اين زون سبب شده است تا از گذشته‎هاى دور مورد توجه و مطالعة زمين‎شناسان باشد.
سري‎هيتات (پيلگريم، 1908)، زون همدان (گرگورى، 1929)، زون ساختارى پيچيده همراه با سنگ‎هاى دگرگونى (فالکن، 1961) سنندج – سيرجان (اشتوکلين، 1968)، زون دگرگونى زاگرس (برو و ريکو، 1971)، اسفندقه – رضاييه (تکين، 1971)، مريوان – منوجان (هوشمندزاده، 1976)، اسفندقه – مريوان (نوگل، 1977)، اُلاکوژئوسينکلينال پروتروزوييک – ترياس (سبزه‎ئى، منتشر نشده) نام‎هاى ناهمسانى است که براى اين زون گزيده شده است که از ميان آنها، « سنندج سيرجان » شناخته شده‎تر است و کاربرد بيشتر دارد.
درازاى زون سنندج – سيرجان حدود 1500 و پهناى آن 150 تا 250 کيلومتر است که از باختر درياچة اروميه آغاز مي‎شود و در يک راستاى شمال باخترى – جنوب خاورى تا گسل ميناب، در شمال بندرعباس، ادامه مي‎يابد. نياز به يادآورى است که در پهنة مکران باريکه‎اى از پوستة قاره‎اى به نام کمپلکس دورکان وجود دارد که مک‎کال (1985) آن را ادامة خاورى زون سنندج – سيرجان مي‎داند. در جهت شمال باختر، گودى درون قاره‎اى سنندج – سيرجان تا جنوب خاورى ترکيه ادامه دارد که پس از تغييرى در روند آن تا ماسيف بيتليس ادامه مي‎يابد (اشتوکلين، 1968).
برخلاف مرز جنوب باخترى، که با راندگى اصلى زاگرس مشخص مي‎شود، ارتباط شمال خاورى سنندج – سيرجان با مناطق ديگر ايران ميانى، به دليل پوشش گستردة سنگ‎هاى ترشيرى و کواترنر، تغييرات جانبى رخساره‎ها و نيز دگرشکلي‎هاى پيچيده، به خوبى مشخص نيست. فروافتادگي‎هاى درياچة اروميه، توزلوگل، گاوخونى و جازموريان فصل مشترک تقريبى سنندج – سيرجان با ايران ميانى است (اشتوکلين، 1968).
راستاى مستقيم سنندج - سيرجان در فاصلة ميان درياچة اروميه و اسفندقه، به طور محلى نمايانگر سامانه‎اى راستالغز است. در راستاى جنوبى اين ناحيه، گسل‎هاى مستقيمى مانندآباده، ده‎شير، شهربابک و بافت مشخص‎اند که بعضى از آنها نشانگر جابه‎جايى امتداد لغز راستگرد در رسوبات کواترنرى مي‎باشند (شيـخ‎الاسلامى، 1381). همخوانى روند ساختـارى، يکسانى الگوى ساختارى، چيرگى راندگي‎ها به ويژه پذيرش الگوى استاندارد مناطق کوهزادى در زون‎هاى برخوردى، سبب شده است تا زمين‎شناسانى مانند فالکن (1961)، برو و ريکو (1971)، هينز و مک‎کوييلن (1974)، فرهودى (1978) و علوى (1994)، سنندج – سيرجان را زير زونى از کوهزاد زاگرس بدانند. ولى، ترتيب رسوبات، چارچوب زمين‎ساختى و به ويژه رويدادهاى زمين‎ساختى و فعاليت‎هاى ماگمايى – دگرگونى سبب شده تا گروهى بزرگ از زمين‎شناسان، ويژگي‎هاى سنندج – سيرجان را با مناطق پرتحرک مرکز و شمال ايران قياس کرده و آن را زيرزونى از ايران ميانى بدانند. با اين حال، تفاوت‎هايى مانند پيروى از روند ساختمانى زاگرس، نبود نسبى سنگ‎هاى آتشفشانى دورة ترشيرى، محدوديت گسترش سنگ‎هاى ترشيرى، فراوانى نفوذي‎هاى گرانيتى – ديوريتى مزوزوييک و سنوزوييک، فراوانى نسبى سنگ‎هاى آذرين بيرونى پالئوزوييک (سيلورين – دونين – پرمين)، عملکرد احتمالى رويدادهاى زمين‎ساختى پيش از پرمين، و سرانجام دگرگونى به نسبت پيشرفته جنبش‎هاى سيمرين پيشين از ويژگي‎هاى بارز سنندج – سيرجان ‎است که وابستگى آن را با زون‎هاى مجاور پرسش‎آميز و مستقل دانستن آن را پيشنهاد مي‎کند. ويژگي‎هاى بارز سنندج – سيرجان به ويژه فرآيندهاى دگرگونى آن در همه جا يکسان نيستند. در نيمة جنوب خاورى اين زون پديده‎هاى دگرگونى به طور عمده حاصل عملکرد کوهزايى سيمرين پيشين است در حالى که در نيمة شمالى آن رويدادهاى سيمرين ميانى به ويژه کوهزايى لاراميد از عوامل پلوتونيسم و دگرگونى هستند. به همين دليل افتخارنژاد (1359)، زون سنندج – سيرجان را به دو بخش سنندج - همدان و همدان – سيرجان تقسيم مي‎کند.
تاريخچة چينه‎نگارى سنندج - سيرجان
در زون سنندج – سيرجان، پديده‎هاى دگرگونى، ماگماتيسم و زمين‎ساخت پى در پى و هم‎آهنگ با فازهاى زمين‎ساختى شناخته شده در مقياس جهانى در بيشترين مقدار است. به همين‎رو، اين زون ناآرام‎ترين و به گفته‎اى ديگر پويا‎ترين پهنة زمين‎ساختى ايران است.
دربارة پي‎سنگ پرکامبرين اين پهنه، اطلاع روشنى در دست نيست. در پاره‎اى از گزارش‎ها پي‎سنگ، متشکل از آمفيبوليت، گنيس و آمفيبوليت شيست دانسته شده است. سبزه‎ئى (1373)، پي‎سنگ پرکامبرين سنندج – سيرجان را با نواحى رودان قياس کرده و پي‎سنگ را نوعى پوستة اقيانوسى مي‎داند.
از اواخر پالئوزوييک پيشين، اين زون به حوضه‎اى در حال نشست تبديل و با نهشته‎هاى آوارى انباشته شده است. نيروهاى کششى مؤثر در فرونشست، موجب ظهور و خروج ماگماهاى بازالتى از نوع قليايى قاره‎اى شده که اوج آن در دونين بالايى است. نبود سنگ‎هاى کربنيفر بالايى نشان مي‎دهد که حرکت‎هاى خشکي‎زاى فلات ايران همچنان بر اين زون اثرگذار بوده است که بارزترين اثر آن، ايجاد پستى و بلندى است. ولى، تيله و همکاران (1968) بر اين باورند که فاز هرسي‎نين همراه با دگرگونى بوده است. مجموعة پرمين زون سنندج – سيرجان، کم و بيش با ايران مرکزى همانند است، ولى سنگ‎هاى شيلى پرمين در اين پهنه بيشترند و در برخى نقاط مانند حاجي‎آباد، اقليد، گلپايگان و مريوان با ديابازهاى قليايى و بازالت همراه ‎است. به جز موارد نادر، سنگ‎هاى پرمين را شيست‎هاى ترياس بالا – ژوراسيک پوشانده‎اند و شواهد موجود گوياى اين است که در ميانه‎هاى ترياس حوادثى بس مهم روى داده که در نتيجة آن سنگ‎هاى زون سنندج – سيرجان دچار دگرگونى ديناموترمال شده‎اند که تا رخسارة آمفيبوليت پيشرفته و در اعماق پايين‎تر به ذوب آناتکتيک رسيده است. از آغاز ترياس پسين تا کرتاسة پسين در فرونشست ژرف سنندج – سيرجان رسوبات آوارى و گاه کربناتى، همراه با سنگ‎هاى ماگمايى انباشته شده است اين توالي‎ها، زير تأثير فاز کوهزايى لاراميد قرار گرفته‎اند که حاصل آن پايدارى و سخت شدن بخش‎هاى شمال باخترى زون سنندج – سيرجان است به گونه‎اى که در نواحى باختر اروميه، مياندوآب، بوکان و مهاباد، رسوبات آهکى اليگوسن – ميوسن (سازند قم) چين‎خوردگى ملايم و دامنة کوتاه دارند (افتخارنژاد، 1359). به جز چند ناحيه، در زون سنندج – سيرجان، سنگ‎هاى سيستم ترشيرى گسترشى چندان ندارند.
از ديدگاه ژئوديناميکى، شيخ‎الاسلامى (1381) نکته‎هاى زير را باور دارد.
الف) بازشدگى درون قاره‎اى به سن پالئوزوييک در حاشية شمالى گندوانا.
ب) جدا شدن ورق ايران از گندوانا در حاشية جنوبى خود به دنبال بازشدگى تتيس جوان پس ار پرمين مياني.
ج) از آغاز ترياس پسين، سنگ کرة اقيانوسى تتيس جوان در اثر فرورانش در زير ورق ايران، شروع به از ميان رفتن کرده است. از اين زمان به بعد، سنندج – سيرجان يک گوه برافزايشى را شکل داده است.
د) بسته شدن تتيس جوان در انتهاى مزوزوييک. در اين زمان حاشية قديمى ايران (سنندج – سيرجان) با مجموعة دگرگون همراه با افيوليت‎هاى تتيسى بر روى حاشية قديمى عربى – گندوانايى رانده شده‎اند.
با توجه به ديرينه جغرافيايى گفته شده مي‎توان پذيرفت که زون سنندج – سيرجان داراى يک زمينة ساختارى اصلى است که از پرکامبرين پسين با کافتن آغاز شده و در کوهزايى سيمرين پيشين با وارونگى زمين‎ساختى پايان يافته و سپس حوضه‎هاى توربيديتى مزوزوييک در ترياس پسين شکل گرفته و در فاز سيمرين ميانى و يا لاراميد بسته شده است. همة سنگ‎هاى سنندج – سيرجان را مي‎توان در سه واحد زمين‎ساختى – چينه‎نگاشتى پرکامبرين پسين – ترياس ميانى، ترياس بالايى – کرتاسه و مجموعة ترشيرى جاى داد.